سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بدون توفیق بهره نمی دهد . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 0  بازدید دیروز: 0   کل بازدیدها: 6163
 
زندونی
 
خداحافظ
نویسنده: زندونی(دوشنبه 86/7/2 ساعت 1:43 عصر)

شبیه برگ پاییز ی پس از تو قسمت بادم خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

خداحافظ و اینیعنی در این اندوه میمیرم

در این تنهایی مطلق که میبندد به زنجییرم

و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی ارد

و برف نا امیدی بر سرم یک ریز می بارد

چگونه بگذرم از عشق از دلبستگی هایم

چگونه میروی با این که میدانی چه تنهایم

همیشه با تو بودن های من دیری نمی پاید

و بعد از تو کسی دیگر به دیدارم نمی اید

تمام لحظه های من پر از تکرار بی رحمیست

چگونه میتوان با این همه نا مهربانی زیست؟

ببین دل تنگ دلتنگم و از بی حاصلی لبریز

واین را خوب میدانم که می پوسم در این پاییز

و تو از یاد خواهی برد تمام خاطراتت را

و من میمیرم از ترس ملال و وقوت فردا

همان فردای بی رحمی که دلگیر است وتکراری

ولحن پنجره هایش غم انگیز است و دیواری

چرا دلواپسی ها را ز چشمانم نمی خوانی؟

من از دوریت میترسم مگر این را نمی دانی؟

بیا وچشم هایم را زدوش جاده ها بردار

و پیش از این مرا در انتظار دیدنت مگذار

 

 



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
خداحافظ
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
پاییز 1386
تابستان 1386

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
زندونی
زندونی
من از دوچشم روشن گریان گریختم از خنده های وحشی طوفان گریختم از بستر وصال به اغوش سرد هجر ازرده از ملامت وجدان گریختم

|| لوگوی وبلاگ من ||
زندونی

|| لوگوی دوستان من ||


|| اوقات شرعی ||